#عشق_اجباری_پارت_31

_یه قیچی برام میاری؟؟
متعجب نگاه کردم بهش ..
_میخوای با قیچی پردتو بزنی؟؟
روی لباش خنده نشست تازه فهمیدم چه حرفی زدم اخه مگه پرده آشپزخونه است که بخواد با قیچی ببره از فکرم خندم گرفت که بادیدن چهره ازدرد جمع شده اروا به خودم اومدم ..
_چیشدی؟؟
_برام قیچی بیار خواهش میکنم ..
انقد تو صداش التماس موج میزد که سریع از اتاق بیرون اومدم وتو کشو میز ها دنبال قیچی میگشتم تو اخرین کشو یه جعبه کمک های اولیه بود براش داشتم ورفتم سمت حموم ..
جلو پاش زانو زدم و در جعبه رو باز کردم قیچی ودر اوردم ودادم دستش ..
بدون اینکه نگاهی بهم کنه شورتش وقیچی کرد و ازپاش در اورد ..
خواستم نگاه نکنم اما با صدای جیغش سرم و برگردوندم سمتش واز چیزی که میدیدم چشام چهارتا شد ...تازه منظورم شهباز از قفل وچفت زدن و فهمیدم لای پاش منگنه شده بود وزخم های ایجاد شده عفونت کرده بود توی فکراین بودم که این دختر چطوری این همه درد وتحمل کرده قیچی وبرد سمت اندام جنسیشو چشماشو بست صدای لرزونش و شنیدم ..
_برووو بیرووون ..
_میخوای چکارکنی؟؟
_بروو بیرون خواهش میکنم برو بزار با درد خودم تنها باشم ..
_بزار کمکت کنم ..
دستمو گرفتم سمت قیچی و خواستم ازدستش بگیرم که صداش رفت بالا ..
_برووو نمیخواممم
_باشه ..باشه..
دستامو گرفتم بالا وازترس صدای دادش که مبادا شهباز بشنوه رفتم بیرون از حموم و دروبستم به محض بسته شدن در صدای هق هقای ارومش بلند شد ...


*اروا:
با هر بار کشیدن وبیرون آوردن منگنه تمام وجودم به رعشه می افتاد و از درد تمام عضله هام منقبض میشد ..
شاید نیم ساعت طول کشید تاتمام منگنه هارو دراوردم وهربار توسکوت فقط اشک می‌ریختیم و پوست لبمو انقد گازگرفته بودم که مزه شور خون وتو دهنم حس میکردم ..
ازتو جعبه کمک های اولیه کنارم یه گاز استیریل برداشتم و کشون کشون خودمو سمت شیرآب بردم و کمی خیسش کردم اروم گذاشتم رواندام جنسیم که سوزش بدی واحساس کردم اما بازم توسکوت تحمل کردم ..

romangram.com | @romangram_com