رمان عشق اجباری

#عشق_اجباری_پارت_10

_بله ارباب؟؟
_این تن لش وببر پایین رامش کن..
ترس وغم تمام وجودم وگرفت حاظر بودم زیر دست شهباز تیکه تیکه بشم اما دست این دختره از خود راضی بهم نخوره دلم نمیخواست پیش کسی که همجنسم خورد بشم خواستم به پای شهباز بیوفتم وبهش التماس کنم که باکشیده شدن زنجیر قلادم توسط میترا دیگه فرصتی برام نموند واز اتاق بیرون اوردم..
بازهم باخشونت زنجیر قلادمو میکشید وتن من روی پله هاکشیده میشد اما نمیخواستم پیش این موجود ازخودراضی خودم وضعیف نشون بدم برای همین صدای اشکامو خفه کردم ..اما صدای حرفای میترا تامغز استخونمو میسوزوند..
_رامت میکنم تخم سگ...
....
_عاشق رام کردن سگای چموشی مث توام..
.......
_اووو چه حالی بده قراره توله سگ شخصی داشته باشم..
......
با فکربه اینکه میترا میخواد چه بلای سرم بیاره دلم میخواست بلند شم وتامیتونم کتکش بزنم بعدم این زنجیر و از دور گردنم باز کنم وخودمو از بالای این پله ها بندازم پایین بی شک مرگ بهتربود ازاین همه خواری وخفت...


*آروا:
با پرت شدنم به داخل اتاقی که زیر راه پله قرار داشت تمام فکرام از سرم پرید ..هنوز تو شک و درد خوردن سرم به گوشه میز بودم که با ضربه محکمی که به پشتم خورد خون تو رگام یخ بست.. احساس کردم تا مرز بیهوشی رفتم اما صدای نفرت اور میترا مانع از بسته شدن چشمام شد...
_بین توله سگ من خیلی حوصله سر وکله زدن با امثال تورو ندارم پس یبار قوانین وبرات میگم وبهتر خفه خون بگیری و گوش بدی چون بعدش امتحان داری هاپو کوچولو..
با نفرت سرمو انداختم پایین وگوش دادم به بلاهای که قراربود سرم بیاد..
_قانون اول هیچکس حق نداره مستقیم توی چشمای ارباب نگاه کن ..
قانون دوم تواین خونه همه اقا رو ارباب صدا میزنن
قانون سوم تویه حیوون هستی وبه هیچ وجه اجازه راه رفتن روی پاهاتو نداری
قانون سوم بی دی اس ام یعنی رضایت طرفین اما اینو بدون که برای ارباب اصلا رضایت تواهمیتی نداره وهمین که ارباب راضی باشه وازت لذت ببره کافی
قانون چهارم تو چه بی دلیل چه با دلیل تنبیه میشی ارباب از گریه وزاری موقع تنبیه متنفر پس هربار که ارباب برات وقت میزاره وتنبیه ات میکنه خفه خون میگیری ومیزاری کارشونو بکنن وقتی کنارت ایستاد یعنی کارش تموم شده وتو باید برای تشکر پاشو ببوسی...
قانون پنجم توهیچ لیمیت و محدودیتی نمیتونی داشته باشی چون یه مادهسگی..
قانون ششم توبه هیچ وجه اجازه حرف زدن نداری تنها صدای که ارباب دوست داره ازت بشنوه صدای پارس کردنت اونم فقط زمانی که خودش ازت بخواد..

romangram.com | @romangram_com