#عشق_یا_کیسه_بوکس_پارت_43
دلم هوس اب تنی کرده بود رفتم داخل زیر زمین البته زیر زمین زیر زمین هم نبودا فقط چهارتا پله میخورد
دوتا شیر اب بزرگ که مخصوص استخر بود رو باز کردم حدودا نیم ساعت طول میکشید تا پرشه سیستم گرم کن اب رو هم باز کردم رفتم داخل اتاق و مایو مو پوشیدم
داخل اشپزخونه شدم قهوه اماده بود یکم بیسکوییت از داخل کمد برداشتم و با قهوه خوردم فنجون خالی از قهوه رو روی میز گذاشتم رفتم کنار استخر دیگه پر شده بود شیرهای اب رو بستم یکم پامو داخلش زدم خوب بود سیستم گرم کننده رو روی حالت اتومات گذاشتم که اب رو روی همین دما نگر داره نه سرد تر نه گرم تر شیرجه زدم داخل اب و شروع کردم شنا به حالت قورباغه به پشت هر نوع که بلد بودم شنا کردم
با صدای زنگ در از اب اومدم بیرون حوله لباسیمو پوشیدم و در رو باز کردمگفتش از شرکت خدماتی اومده
یکم منتظر موندم که زنی حدود چهل بنج ساله داخل شد
زن _سلام اقا من از شرکت خدماتی اومدم گویا به مستخدم تمام وقت اختیاج داشتین به قیافش نمیخورد ادم بدی باشه تازه اقای صالح)مدیر شرکت خدماتی( رو میشناختم و از اشناهام بود پس
_بله من به کسی احتیاج دارم خونه رو تمیز کنه و غذا بپزه لباس ها رو اتو کنه بشوره کلا کارهای خونه رو تمام وقت انجام بده ماهی 3 میلیون هم میدم زن با شنیدن این حرفم خیلی خوشحال شد
_باشه اقا من مشکلی ندارم راستی من منیژه هستم منیزه خانلو
_بله منیژه خانم دنبالم بیاین اتاقتونو نشون بدم
اول خواستم ببرمش اتاق فریبا همون اتاقی که زمانی مال مریم بود ولی دلم راضی نشد و اتاق کنار اتاق فریبا رو دادم بهش که یه پنجره بزرگ داشت ولی به یه نظافت توپ احتیاج داشت رو کردم بهش
_این اتاق برای شما ولی به یکم نظافت احتیاج داره وسایلتونو بزارین همینجا و بیاین تو سالن تا قرارداد ببندیم
_چشم اقا
رفتم اتاق کارم )طبقه پایینه نه زیر زمینا همین طبقه که داخلش هستیم( یه برگه با خودکار اوردم
romangram.com | @romangram_com