رمان عشق یا کیسه بوکس

#عشق_یا_کیسه_بوکس_پارت_18


دیگه نمیتونستم تحمل کنم با یه خیز گوشیشو از رو میز برداشتم سیما هم که با بلند شدن من افتاده بود زمین از جاش بلند شد

_چت شده علی این رفتارا چیه گوشیشو روشن کردم رمز میخواست بدون اینکه به سیما نگاه کنم گفتم پسور ؟

سیما _ چ چ چی پسورد گوشی منو واسه چی میخوای عزیزم خواست بهم نزدیک شه که دستمو به معنی سکوت بالا اوردم پسور؟

_تو بهم اعتماد نداری علی یعنی چی گوشی یه چیز شخصیه

_پسورد این لعنتی رو بگو و اینقدر اعصاب منو بهم نریز

_باشه میگم ولی دیگه نه من نه تو

فکر کنم منتظر بود برم بغلش کنم و بگم بیخیال عزیزم تو باحال قهر نکنی ها خانمی وقتی دید هیچ عکس العملی نشون نمیدم سیما _ سال تولد خودت

سال تولذمو وارد کردم که باز شد مسج هاشو باز کردم با دیدن اسمی که واسه پسره گذاشته بود پوزخندی رو لبم اومد آنیا اردلان شمارشو گرفتم و گذاشتم رو میز

سیما با اینکارم فکر کرد چیزی نفهمیدم چون به قصد برداشتن گوشیش بلند شد ولی باشنیدن صدای پسره که حالا رو بلندگو گذاشته شده بود رنگش پرید پسره یا همون اردلان_ ا خانمی چه زود دلت واسم تنگ شد جیگر نکنه میخوای بگی شب نمیتونی بیای بابا تو که از این نازا نداشتی با همه بودی یه شبم با من باش

نمیتونستم بشنوم پس گوشی رو قطع کردم و زل زدم به سیما که خشکش زده بود اب دهنشو قورت داد

_ع ع علی حتما اشتباهی شده من اصلا بخ

نذاشتم قسم بخوره اولین سیلی رو زدم ولی اروم نشدم شروع کردم زدنش نه بخاطر خراب بودنش نه بلکه به خاطر حماقت و احمق بودن خودم تمام این 7 سال مثل فیلم داشت از جلو چشمم رد میشد شبایی که میگفت خونه رفیقاش میمونه روزایی که میگفت پول احتیاج داره .......

21

نمیدونم چقدر زدمش که از نفس افتادم ولی هنوز خشمم خالی نشده بود موهای طلاییشو گرفتم و سرشو کشیدم بالا لبمو بردم کنار گوشش

_همین فردا میری درخواست طلاق میدی به فکر تیغ زدن من هم نباش خوب میدونی جزای زنی که شوهر داره ولی با کسای دیگه رابطه داره چیه الان هم گورتو گم کن از خونه من

romangram.com | @romangram_com