#عشق_یا_کیسه_بوکس_پارت_15


ان شاالله تا دو هفته دیگه میتونن مرخص شن ولی بهتره برای رفت و امدش از ویلچر استفاده کنین تا استخوان کامل جوش بخوره

با رفتن دکتر منم از رامین خداحافظی کردم و راه خونه رو در پیش گرفتم خیلی خسته بودم احتیاج به خواب داشتم

ماشینو بیرون گذاشتم و با کلید در رو باز کردم داخل شدم صدای سیما و یه دختر میومد با شنیدن اسم خودم کنجکاو شدم و پشت دیوار ایستادم

سیما_نه بابا پانی جون یه درصد فکر کن علی بهم شک کنه عمرا

دختره_یعنی اصلا شک نکرده که تو اول چادر چاقجور میکردی ولی الان اینطوری

_نه بابا مثل موم تو دستامه مخصوصا با وجود ساناز میدونی که اگرم چیزی بگه با یه کم عشوه و ناز و اخرش تخت خواب یادش میره هانی

_نه بابا عجب ادم شوتیه ولی تو هم خوب بازیگری هستیا سیم سیم والا منم بودم میدیدم زنم با چادر و محجبه میره بیرون و با همون صورت هم بر میگرده شک میکردم و اصلا فکرمم نمیرسید بره بیرون تیپ پسر کش بزنه)من قصدم توهین یا اهانت به کسایی که چادر میپوشن نیستش ولی راستش دیدم که بعضیا شان چادر رو پایین میارن یعنی چادر میپوشن ولی انگار نپوشیدن یا اینکه طرف بابا و مامانش مذهبین از خونه که میاد بیرون ساده بدون یه رژ ولی دوتا کوچه اونور تر چادر گوله شده تو کیف استین مانتو بالا کمر بند تنگ و شال شل و موها بیرون ولی در عین حال ادمایی هستن که واقعا پاک هستن و شان و منزلت چادر و چادری جماعت رو نگر میدارن(

_اره دیگه ما اینیم پانی خانم

_راستی شوهرت کجاست نکنه بیادو ...

_نه بابا اون الان رفته واسه من مانی )پول( بسازه هانی

با شنیدن حرفاش انگار یه سطل اب جوش روم خالی کردن ذهنم رفت به

گذشته ها پس نماز و روزه هاش ،چادرش،خجالت کشیدناش همش باد هوا بود همش درز و کلک بود

دیر اومدناش ، تلفنای پی در پی ، یادم به موقع خرید کردنامون افتاد

یه مانتو قرمز خیلی کوتاه که شبیه پیرهن بود من _سیما جان اینو میخوای

در حالی که دستمو به سمت مغازه میکشید اره عشقم واسه تابستون زیر چادر میپوشم زیر چادر یادم افتاد که همیشه زیر چادر مانتو کوتاه و جذب میپوشید وقتی هم چیزی میگفتم میبوسیدم و میگفت عشقممممم چادر روش میخوره معلوم نمیشه چادر روش میخوره چادررر چادر

romangram.com | @romangram_com