#عشق_و_تقدیر_پارت_5

توی کلاس رقص بودم و داشتم یه حرکت جدید عربی رو به بچه ها یاد میدادم که خانم فرهانی صدام کرد:خانم رادمنش موبایلتون داره زنگ میخوره. گفتم:

-ممنون الان میام

رو به بچه ها ادامه دادم:

-بچه ها این حرکتو تمرین کنید برگشتم میبینم.

بدوبدو رفتم سمت گوشیم. مامانم بود. عجیبه!!! جواب دادم:

-بله؟

مامان:سلام رها جان خوبی؟

من:سلام مرسی چیکار داری دنیا زود بگو کار دارم!!(لطفا تعجب نکنید طبیعه عادت میکنید.)

مامان دنیا: امشب درسا(خالم و مامان سپهر)زنگ زده دعوتمون کرده زودتر بیا ما ساعت 6 اونجاییم .

من:باشه منم سعی میکنم زودتر بیام کاری نداری؟

مامان:نه خدافظ.

قطع کردم و رفتم تو سالن و به ساحل که بهترین هنرجوم بود گفتم:

-ساحل جان من باید 1 ساعت زودتر برم میتونی کلاسو بگردونی؟ ساحل:آره رها جون برو خیالت راحت.


romangram.com | @romangram_com