#عشق_کیلویی_چند_پارت_57
شهریار: اره میشه بگم این چه وضع بیرون اومدنه همه داشتن نگاتون می کردن
به به پسره چقدر مودبه ایشالله مبارکش باد مبارک ننش خخخ
سرمو کج کردم مظلوم گفتم : خوب حالا ولش کن ایراد نداره بیا بریم قدم بزنیم
شهریار : خیلی پرو ای بریم اما اول برو لباساتو عوض کن
من : باش
فرسام ( سورین )
هیلا : چرا اینجوری نگام می کنی
من : چجوری ؟
هیلا : هیچی خوب چی کار داشتی منو کشوندی اینجا
من : دختر خوب این چه وضع بیرون اومدنه هوم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هیلا : خوب شرکت بودیم ما مدلینگیم یادت که نرفته داشتیم با این لباسا عکس می گیرفتیم دیگه عوض نکردیم
من : دیگه اینطوری بیرون نیاااااا باشه ؟؟؟
هیلا با یه لحن لوس :باوشه
شروین
بعله عصبانی بودم اما خوب دلم نمیاد داد بزنم سرش
من : یاس عزیزم
دیدم داره به عصبانیت نگام می کنه
romangram.com | @romangram_com