#عشق_‌کیلویی‌_چند_پارت_48


اونم یه نگاه بد بهم انداخت گفت :برین تو

وااا مردم روانین

رفتیم داخل

اقای... یه سر تکون داد ماهم همه سلام کردیم عجبا یه جواب دادن انقدر سخته اه اه

اقای ..: خوب ... یه نگاه به هممون کرد رو هیلا مکث کرد( مرتیکه چش چرون ) و ادامه داد فقط به مدت یک ماه به صورت اموزشی کار می کنین تا کارتونو ببینم

ایشششش انقدر بدم اومد ازش

من : قبوله

یه نگاه مغرور بهم انداخت

هاااا چیه نگا داره اه اه اه اعتماد به سیاره ای داره مرتیکه خربزه

من : فقط از کی ؟ و از چه ساعتی ؟ همچنین فامیلیتون ( بچه ها گیج نشین اقای لوینی یه فرد ایرانیه که تو کویت اونو به این اسم می شناسن اما در اصل فامیلیش یه چیز دیگس )

اقای ..: از فردا ساعت 8 صبح تا 9 شب البته هر وقت باید بیشتر بمونید بهتون می گیم فامیلی من شریفه

یکدفعه طبع خل چلیم گل کرد

من : شریفه که اسم زنه

اقای....: خانوم محترم مگه من با شما شوخی دارم میگم فامیلی من شریف شریف ok?

من : ok اوه اوه بوخت نحس

من: خوب از حضورتون مرخص می شم بای


romangram.com | @romangram_com