#عشق_‌کیلویی‌_چند_پارت_46


ماشینای هممون هس اما از دوتا استفاده کردیم

بعد دو ساعت رسیدیم وااااااااااای

خدایا مردمو نگاه دارن تو پول غرق میشن یه شرکت به اندازه تموم تهران می شد بابا طرف عجب خر پولیه

پیاده شدیم اما انگار نه انگار چنان شرکتی هست خیلی جدی با وقار و خانوم توجه کنید ندید بدید بازی در نیاوردیم رفتیم تو ..... همین که رفتیم تو سه تا منشی که پشت میز بودن بلند شدن البته همشون خیلی بد نگاه میکردنوالا انگار ارث باباشو خوردم زنیکه اجنوی ( درسته ؟?)

همشون شبیه جن بودن استغفرلله خدایا توبه توبه اینا دیگه کین ؟

من : ببخشید می خواستم اقای لوینی

ذکر شه اینجا همه به زبان عربی میحرفن من ترجمه می کنم

خانوما: اقای لوینی نیستن

من: یعنی چی نیستن

خانومه : نیستن دیگه

همون لحظه یه جوون شیک اومد بیرون ( اوه مای اوس کریم ) عجب اعتماد به سقفی داره انگار جز سران کاخ سفیده اوه اوه اوه دیدم دختره رنگش پرید حدس زدم قضیه چیه

مرده :خانوم من دارم میرم

من : ببخشید اقای لوینی

مرده : بله بفرمایید شما ؟

من : مدلینگ هستیم که به صورت حرفه ای کار می کنیم اومدیم برای مصاحبه اما گویا این خانوم گفتن شما تشریف ندارین

مرده جوری دختره رو نگاه کرد که فکر کنم جاشو خیس کرد خلاصه


romangram.com | @romangram_com