#عشق_‌کیلویی‌_چند_پارت_43

من با شک : چه غلطی مثلا

رادی : من پالیز و... ادامشو تعریف کردم

من: وایسا ببینم پالیز کیه ؟

رادوین : همون دختره که با من بود

من : اها که اینطور خر گاو این چه غلطی بود کردین

رادوین : تازه این خوبه که شهریارو این دختره (تیسا )که همراهش بود هم فهمیدن

من : یعنی خاک هفت عالم تو سرت لندهوریا هیج کاری نمی کنی

یا وقتی می کنی عالمو ادم خبر دار میشن حالا چه جوری فهمیدن دختره دهن لقی کرد بهش نمیاد این کاره باشه ...

رادی : بابا یک دقیقه نفس بگیر نه بابا رژلب دختره رو لب من اثرش موند

برای همین فهمیدن بعدم پالیز خانوم یه چک ابدار نصیب ما کرد

من : جون من

رادی : جون تو

من : جون خودت

رادی : حالت خوبه

من : نه

رادی : تو چرا

من : به خاطر این به هیلا اشاره کردم

romangram.com | @romangram_com