#عشق_‌کیلویی‌_چند_پارت_30


من : بچه ها یه لحظه وایسین رفتم جلو پیشه دخترا

من : خانوم رهسان

رهسان ( رها) : بفرمایید

من : یه لحظه

رهسان : بله بفرمایید .

من : ببخشید شما فرسامو ندیدین همون ...

رهسان : بله بله فهمیدم کی رو گفتین نه ندیدم شما هیلا رو ندیدین

من : نه مگه اونم گم شده

رهسان : بله با اجازتون

من : پس شما هم بیاید باهم دنبال اونا بگردیم اخه خطرناکه چهارتا دختره تنها..

رها مرید وسط حرفم جدی گفت : بببببببببببله ؟؟؟؟

من : نه منظورم چیزه چی میگن اهان باهم بریم که سریع تر پیداشون کنیم

رها: وایسین به بچه ها بگم

بعد چند دقیقه دیدم نیومد رفتم موضوع به بچه ها گفتم بماند که چقدر غر زدن

رهسان : ببخشید

من : بفرمایید


romangram.com | @romangram_com