#عشق_‌کیلویی‌_چند_پارت_22


رها: وظیفت بود یه چشم غره هم رفت

منم هیچی نگفتم اصلا نمی تونم جواب بدم بهش اوف

رها

خدا حالا من با این لباس چیکار کنم ای وای

یکدفعه : واقعا ببخشید

من : هههههههههههن ترسیدم دستمو گذاشتم جلو دهنم

برگشتم دیدم این پسرس( شروین)

من : چیه چرا مثل جن بو داده ظاهر می شی

پسره : من واقعا متاسفم اینم واسه جبران خسارتا یه دسته پول 5 تومنی گرفت جلوم منا داری سگ شدم شدید

من: ا چه عالی اروم اروم رفتم جلو پولا رو گرفتم از دستش جلو چشماش پاره کردم ریختم رو صورتش کپ کرد

من: فکر کردی من لنگه یک قرون دو هزارتوهم

سریع از کنارش رد شدم رفتم پیش بچه ها

تیسا

دیدم رها داره میاد

من : رها کجایی ؟ چهارساعته دنبالتم

رها : بیا بریم برات تعریف می کنم


romangram.com | @romangram_com