#عشق_‌کیلویی‌_چند_پارت_20


من:هان چیه؟

شروین: حالت خوبه اول اونا اومدن اینجا

من: ااا واقعا خوب حالا

شروین : خدا شفات بده پسر حالت خیلی بده در حد کمایی آخی

من: برو گمشو اااا بچه ها نگاه دارن میرن

شهریار: با اینکه ما رو دیدن نه پچ پچ کردن نه شوکه شدن چه عجیب

سامیار:اره عجیبه فکر کنم از اول ما رو دیدن به روی خودشون نمیارن

من: این دختره اشغال عوضی هم هس روانی ..

شهریار: د میگم بسه ول کن دیگه یکی گفتی یکی هم شنفتی

من: بیا یک کلمه از ننه عروس

هیلا

اه اه پسره نچسب سادیسمی نگاه کن چجوری داره به ما نگاه می کنه

من : بچه ها من میرم یه چیز بار این پسره کنم

پالیز : هیلا تو که انقدر بی ادب نبودی

آپاما : خوب حق داره

رها


romangram.com | @romangram_com