#عشق_در_وقت_اضافه_پارت_106
پس از سوار شدن دو پنجم از بازی ها که به اصطلاح ترسناک ترین و هیجان انگیزترین بازی ها بودند، همه به فست فود (fast food) داخل شهربازی رفتند.
پس از خوردن شام نوبت به سینما پنج بعدی رسید.
اسم فیلم "سرنوشت شوم" بود.
این فیلم تکه هایی از فیلم "مقصد نهایی" بود.
قبلا همه ی آن ها در خانه ی خود فیلمش را دیده بودند ولی پنج بعدی نه!
چون همه از فیلم راضی بودند دو فیلم دیگر در سکانس های مختلف را تماشا کردند.
یکی ترن و دیگری موزه ی وحشت.
ترن را برای این دیدند که بقیه هم حس کنند بازی ترن را سوار شده اند. ترن از بین تونل های مختلف رد می شد و از کوه ها سقوط می کرد و ....
پس از تمام شدن فیلم ها ساعت دو بامداد شده بود.
کم کم همه از هم خداحافظی کردند و در آخرین لحظات نارسان به شادان گفت:
-فردا را استراحت کنید. خسته اید.
شادان ابروی چپش را بالا انداخت و به نارسان گفت:
-امیدوارم خودتون هم به توصیتون عمل کنید.
romangram.com | @romangram_com