#عشق_در_وقت_اضافه_پارت_101

شایان به نگاه چشم غره رفت و نگاه که اوضاع را خطری دید، جوابی به سوال نارسان نداد.

به جای آن خود شادان جواب داد:

-به خاطر من.

این بار نارسان متعجبانه پرسید:

-چرا؟

این دفعه شایان با عصبانیت جواب داد:

-محض اِرا.

-داداش چرا عصبانی میشی. خب جواب نده.

این بار هم شادان جواب نارسان را داد:

-به خاطر اینکه نامزدیمون را به هم زدم.

این بار دهان نارسان بسته شد و دیگر سوالی نپرسید.

ساسان برای عوض کردن جو گفت:

-اومدیم شهربازی که بازی کنیم نه اینکه هم را نگاه کنیم.

شادان در دلش گفت:

romangram.com | @romangram_com