#عشق_در_قلمرو_من_پارت_70
دستش رو برید و روی دستم گذاشت.
زیره لب وردی خوند و بعد از چند دقیقه دستش رو برداشت.
هنوز دستش کنار نرفته زخمش بسته شد.
اما من در حالت گرگینه سرعت ترمیم زخمم کمی زودتر میشه.
خواستم برم که گفت
-میشه به پایگاهتون بیام و با بقیه آشنا شم.
سرم رو تکون دادم و گفتم
-قبوله ، اما ببین ماکان...
-تو اسم منو از کجا میدونی ؟
-ای بابا مگه نگفتم از ذهنت خوندم ؟
-اها.
romangram.com | @romangram_com