#عشق_در_قلمرو_من_پارت_69
از سردیش تمام تنم مور مور شد.
تیزیش که دستم رو برید اخم هام توهم رفت.
خونه خیلی زیادی از دستم بیرون ریخت.
نگاهی به خون قرمزم انداخت و آب دهنش رو با صدا قورت داد.
با تعجب روبه چشم های سرخش گفتم
-تو چطور نسبت به خون من کشش داری ؟ من یه گرگینه ام.
-نمیدونم اما بوی خونت انگار خیلی ناب و خاصه و هر خون آشامی رو به سمته خودش میکشه.
با تعجب گفتم
-یعنی توهمـ..
-نه گله ی من خون انسان نمی خوره اما بقیه چرا.
سرم رو تکون دادم و گفتم
-خب بهتره شروع کنی.
romangram.com | @romangram_com