#عشق_در_قلمرو_من_پارت_68
-نه من دورگه ام.
-چه طوری ؟
-یه خون آشام به مادرم تجاوز میکنه و بعد از مدتی مادرم میفهمه منو حامله اس ؟
-روی کارهات که کنترل داری؟
-آره.
سرم رو تکون دادم و به کفه دستش که الان مثل روزه اول بود نگاه کردم.
با عصبانیت ساختگی گفت
-اه ، از بس سوال می پرسی زخمه دستم بسته شد حالا دوباره باید دستم رو ببرم.
تا خواست این کارو انجام بده بهش گفتم
-صبر کن ، بذار اول من این کارو بکنم.
چاقو رو برداشتم و کف دستم گذاشتم.
romangram.com | @romangram_com