#عشق_در_قلمرو_من_پارت_13
-قربان تعداد خون آشام ها زیاد شده وتعادل کاملا بهم خورده.
سرم رو به نشانه ی تایید تکون دادم و گفتم
-اتفاقا امروز یکی رو توی دانشگاه کشتم.
همه با تعجب گفتن
-دانشگاه ؟
-درسته.
روبه اشک گفتم
-دختره چی شد ؟ حالش خوبه ؟
-بله قربان فعلا خوابیده .
رو به همه با جدیت گفتم
-فعلا کاری نکنید ، چند روزه دیگه جلسه بین آلفاهاست خودم اونجا این موضوع رو مطرح می کنم ، حالا هم می تونید برید.
همه بلند شدن و بعد از خداحافظی رفتن .
romangram.com | @romangram_com