#عشق_چیز_دیگریست__پارت_3
(چته رها... آروم باش... گریه واسه چیته... آروم... آروم...ولشون کن. اینا هیچی نمی فهمن.خودت رو برا چی ناراحت می کنی. یاشا میاد. من می دونم. بذار وقتی اومد همشون می فهمن حق با تو بوده. آروم باش حالا. برو پایین یه لیوان آب بخور. به هیچی هم فکر نکن. بسه دیگه. خوب چشامو می بندم تا پایین پله ها، نه، تا دمه آشپزخونه قدمامو می شمرم. اگه زوج شد یعنی یاشا زوده زود میاد اگه فرد شد یعنی نمی یاد. اگه دو رقمی شد و جفتش زوج شد یعنی زود زود میاد و دوسمم داره. اگه جفتش فرد شد یعنی... نه نه می دونم نمی شه. نه. 1 2 8 12 15 18 23 28 33 38 اه ه ه ه .... زهرا مگه کوری؟ نمی بینی چشام بسته ست؟ هزار بار بهت گفتم وقتی دارم چشم بسته میام یعنی دارم عددا رو می شمرم، یعنی که نیای بخوری بهم، اه بکش کنار تا چشامو باز نکردم اه برو اونور عددام رو می خوای خراب کنی؟...)
- (با یه پوزخند) خوب می تونید چشماتون رو باز کنید و با چشم باز اعداد رو بشمرید، هر چند برای خانومی با سن و سال شما یه کم بچه گانه ست این کارا به نظر من. درست نمی گم سرکار خانوم؟؟؟!!!!
- ش ش شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ب ببخشید شما؟یا...شا...، یاشا تویی؟ تویی؟(وای چقدر شبیه یاشاس این پسره، اما نه رها ببین چقدر غریبه ست نگاش، نه رها... نه... این فقط شبیه یاشاس. وای ولی چقدر شبیهشه...)(با یه نگاه مات و گنگ:) شما کی هستید و اینجا تو خونه ما اونم بی خبر چی می خواین؟ زهرا...... زهرا.....
پرسیدم شما؟
- سلام سرکار خانوم. شرمنده که یهو جلو شما اومدم و شما هم چون گویا عادت دارین چشم بسته راه برین به من خوردین و از همه مهمتر عدداتون به هم خورد. (با یه لبخند) من واقعا متاسفم خانوم و متاسف تر هستم که یاشار نیستم
- یاشا... بدون ر...یا شا...
- اوووه... چه فرقی می کنه. چشم یاشا. به هر حال، معرفی می کنم: یزدان هستم. نیکنام. جراح قلب و همکار و دوست خانوم دکتر نیک بخت و آقای دکتر شایگان.
(با لبخند) جساراتا می تونم بپرسم افتخار آشنایی با چه کسی رو دارم؟
- (منو مسخزه می کنه، رو آب بخندی، آنچنانم خودش رو گرفته انگار حالا کی هست. عقده دکتری داشته. هه): رها هستم، رها شایگان. متخصص زنان و زایمان (خوردی عقده ای بی مزه)، با اجازه ه ه ه.
- سلام دکتر شایگان. خوبی پسرم؟ شرمنده معطل شدی. رها جان، مامان، با دکتر شایگان آشنا شدی؟ ایشون پسر دکتر نیکنام هستن ها. دوست بابات. تازه برگشتن ایران و اتفاقا تو بیمارستان خودمون هم مشغول شدن.
romangram.com | @romangram_com