#عشق_چیز_دیگریست__پارت_27
- ( گوشی رو به گوشش می زنه): رها نفس عمیق بکش.
- برو بابا دلت خوشه.ولم کن.
- (با عصبانیت و فشاری که به بازوی رها میاره اون رو دوباره میشونه ): اگه میخوای ولت کنم کارایی که می گم رو انجام بده تا زودتر چکاپت تموم شه و ولت کنم. نفس عمیق بکش.... آفرین. یه بار دیگه... (گوشی رو جابه جا میکنه): دوباره... عمیق تر نفس بکش.
- (وای خدایا من چم شده؟ چرا دارم جوش میارم؟ انگار دلم هری می ریزه. نگاش کن چه اخماشم تو هم کرده. چه ادوکلن خوش بویی.بوی یاشا رو میده)
- برگرد رها خانوم.... حالا دوباره نفس بکش... آفرین دختر خوب... ( دست رها رو تو دستش می گیره و نبضش رو چک میکنه): رها چرا انقدر وول میحوری.دو دیقه آروم بگیر.اه. چرا مثه بچه ها رفتار میکنی؟
- ( چون دارم گر می گیرم.وای من چه مرگم شده؟ دستتو وردار داره می سوزه دستم. وای رها چت شده؟ مگه دفه اولته یه دکتر نبضت رو می گیره؟ تکون نخور رها. هه چیه رها؟ این گر گرفتنا بی دلیل نیست.داری می سوزی چو یزدان مثه همه نیست.چون بهت حس مهم بودن رو میده.چون دستاتو که می گیره بهت گرما میده.زندگی کردن رو یادت میندازه.اونم با تمام لذت هاش.گرمای دستاش.یاد دوباره هم می شه از نو شروع کرد.از نو عاشق شد. ولم کن باز تو چرت و پرت گفتی؟ من فقط عاشق یاشا هستم.فقط چون حالم خوش نیست اینجور کلافه شدم.... رها خانوم داشتیم؟ به منم دروغ؟)
- بسه ولم کن.
- چی میگی رها؟ تو چرا یهو چرت و پرت میگی؟ باز تو این دنیا نبودی؟
- نخیرم. منظورم دقیقا به تو بود که ولم کنی برم چون من هیچیم نیست.
- (با خنده و تمسخر): تو که راس میگی ولی رها خانوم من اونور داشتم دستگاه رو میاوردم نزدیکت.من اصلا پیش تو نبودم و درنتیجه نچسبیده بودمت هم. حالا بذار نوار رو بگیرم.( و شروع کرد به زدن ژل مخصوس و وصل کردن گیره ها به دستها و پاهای رها)
romangram.com | @romangram_com