#عشق_به_شرط_ترس_پارت_89
رفتیم و تو جایگاه عروس و داماد نشستیم فرشته کوچولوم کنارم نشسته
ارکسر گفت به در خواست اقا داماد یه اهنگ رو تقدیم می کنیم به عروس خانم بعد میریم سراغ مراسم عقد بهد صدای اهنگ اومد
منکه لبها و چشا و نگاتو
وقتی میای با لبخند آب میشه تو دلم قند
نمیشه از تو دل کند ، نمیشه دل کند
تو می شی از جلوم رد ، میگم ببین کی اومد
ما رو دونسته قابل ، یه دل نه صد دل
همه میدونن عاشقتم من
همه میدونن
همه میدونن
منکه لبها و چشا و نگاتو
گردی اون صورت ماتو
به همه دنیا ، نمی دم نه
بعد یه سال و چند ماه تازه رسیدی از راه
آخ که چه حالی دارم ، تویی کنارم
گفتنی هات فراوون ، میشنوم از دل و جون
حرفای تو شیرینه به دل میشینه
روزای ابری از من ، نمنم بارون از تو
شونه به شونه از من ، چتر و خیابون از تو
به چشمای نازش نگاه کردم این اهنگ حرف دلم رو می زد سهیل دائما با پوزخند نگامون می کرد چرا مهستی این قدر تغییر کرده
مطمئنم عاشق منه پس چرا پس چشماش هزارو یک حرف ناگفته داره خدایا من خیلی دوسش دارم شر لاله رو کم کن و مهستی رو بده به من
می خوام سهمم از این دنیا این دوتا چشمای صادق باشه
به مادر مهستی نگاه می کنم از صبح همه زحمت ها گردن اونه و زن عمو بود عاشق پدر مهستی ام بعضی موقع به این که پدر و مادر در کنار خودش داه
romangram.com | @romangram_com