#عشق_به_شرط_ترس_پارت_53
شبم سیاهه و بس آخه این عشق بود یا قفس
میون عشق و هوس ، زدی تـــــو ساز دل ، یه نفس
وای از هوس ، وای از هوس ، ای داد ، ای وای از هوس
وای از هوس ، وای از هوس ، ای داد ، ای وای از هوس
سکوت زخم زبون سهم همین رابطه شد
تموم روح و تنم زخمی این رابطه شد
صدا نداره یه دست ، فقط من عاشق بودم و بس
تـــــو در هوی و هوس ، فقط یه بار از خدا بترس
وای از هوس ، وای از هوس ، ای داد ، ای وای از هوس
وای از هوس ، وای از هوس ، ای داد ، ای وای از هوس
دستم و محکم میکوبم به فرمون ماشین یعنی اون لحظه ای که مهستی توی آغوش من بود فقط یه هوس بود نه آرانش
این امکان نداره یکی میکوبم تو دهنم لال شو پسر ... لال شو
اون آرامش و حس زیبایی که ازش گرفتم و دارم با هوس مقایسه می کنم نه هرگز
بالاخره به ویلا می رسم یه زن به گوشی مهستی می زنم
ـمهستی ـ الان میام
romangram.com | @romangram_com