#اسفند_معشوقه_زمستان_است_پارت_39
- وجدان داره ؟
با تعجب گفتم :
- چی؟
شمرده تر گفت :
- وجدان، وجدان داره؟
ابروهام رو فرستادم بالا و گفتم :
- وجدان واسه چیشه؟
دستی تو موهای آزادش کشید و درحالی که به چروک کم دستاش خیره بود گفت :
- آدمی که وجدان نداشته باشه، آدم نیست! حالا تو بگو پیغمبر زاده باشه، اینو یادت باشه!
لبم رو گاز گرفتم و به شوخی گفتم :
- نمیدونم مادام تازه یه روزه باهاش رفتم بیرون، تو برخورد های بیشتر کشف میکنم نگران نباش!
چپ چپ نگاهم کرد و گفت :
- پدر و مادر داره ؟
مکث کردم، چرا چیزی ازش نمیدونستم؟ مگه عاشق نیستم؟ آهی کشیدم و گفتم :
- آره دیگه از بوته به عمل نیومده که
شونه ای بالا انداخت و گفت:
- تا الان هرکی سراغ تو اومد از بوته به عمل اومده بود!
romangram.com | @romangram_com