#انسانم_آرزوست_پارت_95


_بله بابا...من...

نمیتونم جلوی خودمو بگیرم...برای اینکه بابام نفهمه هیچی نمیگم..

_مهتا؟خوبی؟الو؟؟

_الو...

چشمامو رو هم فشار میدم....اه...گند زدم...لو رفتم..اون الویی که من گفتم گریه هم نمیکردم فکر میکرد دارم گریه میکنم!

_مهتا!؟داری گریه میکنی؟

صدای هق هقم رو خفه میکنم...

_مهتا!؟

_بله بابا؟

_چرا گریه میکنی؟چی شده؟هان؟

_هیچی بابا...هیچی...

_مهتا!!!یه چیزی شده!من که میدونم...

_بابا بخدا چیزی نشده...

_پس این گریه...؟

_چیزی نیست...بخاطر...بخاطر...

romangram.com | @romangram_com