#انسانم_آرزوست_پارت_69
_چی شده چرا اینطوری نگاهم میکنی؟
سرشو با خجالت میندازه پایین و باز هم سکوت میکنه...سرمو به یه طرف خم میکنم و سعی میکنم از زیر نگاهش کنم...
_باروو!؟
_اومدم ببینم حالتون خوبه؟چیزی نیاز ندارین؟
اخم میکنم...
_سرتو بگیر بالا و حرف بزن!
سرشو میگیره بالا و خیره میشه تو چشمام...
_حالا شد!!!بیا بشین ببینم...چته؟
هنوز ایستاده دم در و مظلومانه خیره شده تو چشمام!
_اهااای!باروو!؟
گیج سرشو تکون میده و دستپاچه میگه:
_ب...بله خانوم؟بله؟
سرمو به معنای چته تکون میدم... با غضب نگاهش میکنم و به صندلی اشاره میکنم...
هول میشه...تو جاش کمی این پا و اون پا میکنه و با تردید میره سمت صندلی...
پوفی میکنم و دستمو میکنم تو موهام...پوست سرمو میخارونم و پتو رو از روی زانوهام کنار میزنم...پاهام از تخت اویزون میشن...دستامو میذارم لبه ی تختو کمی به جلو متمایل میشم...
romangram.com | @romangram_com