#احساس_من_پارت_87
- از گشنگی بمیرم بهتر از اینه که آرسان اذیتم کنه.
- خود کرده را تدبیر نیست ....من دیگه برم بخوابم خیلی خسته شدم.
- راستی نگفتی واسه چی اومدی شیراز ؟!
- یه سمینار پزشکی دعوت دارم ... حالا می خوای چیکار کنی می خوای بهش زنگ بزنی و بگی پیشنهادشو رد کردی ؟
- نه گفت راس 12 منتظر اس ام اسه، اگه اس ام اس ندادم یعنی قبول نکردم .
- خیلی خوب شب به خیر
- ای وای آب گذاشتم جوش بیاد واسه چایی !
- میل ندارم عزیزم شب به خیر.
- شب به خیر
بعد از رفتن دایی واسه خودم چایی دم کردم ساعت از12 گذشته بود سرمو روی میز گذاشتم پلکام روی هم افتاد .
با صدای زنگ موبایلم چشمامو باز کردم شماره آنا افتاده بود .با خواب آلودگی جواب دادم :
- بله؟
- بله و بلا ،چی شد چیکار کردی قبول کردی، نه ؟ من می دونستم ،خودم می دونستم تو خیلی احمقی .آخه واسه چی قبول کردی؟
- وای یه لحظه صبر کن بابا تو هم پشت سر هم جمله ردیف می کنی .محض اطلاع جنابعالی تصمیم گرفتم از کارخونه بگذرم ،الانم می خوام برم دفتر وسایلمو جمع کنم .
- خیلی خوب من الان جلوی آپارتمانتم درو باز کن بیام بالا با هم بریم .
دومتر از جام پریدم ک
- کجایی ؟
صدای زنگ آیفون بلند شد :
romangram.com | @romangram_com