#احساس_من_پارت_86
- چرا؟ اون بیچاره که هرکی رو اذیت کنه با تو کاری نداره . بالاخره یه روزی عاشقت بوده و گمونم الانم باشه.
- دایی آرسان خیلی عوض شده ،خیلی زیاد. همه چیزش ،حرف زدنش، لباس پوشیدنش مهم تر از همه اخلاقش . باورت می شه شاید بشه گفت تنها چیزیش که عوض نشده دختر بازیشه با هزار نفر دوسته .
- آرسان پسر خوبیه کاری به دختر بازیش ندارم ذاتش پاکه، اگرم بد اخلاق شده باشه تقصیر توئه. تو خیلی اذیتش کردی . فقط من می دونم وقتی داشتی دوباره با آرتین نامزد می کردی چه حسی داشته. غزال تو اونو خورد کردی
- آره راست می گی اذیتش کردم ولی الان می خواد انتقام شش سال پیشو ازم بگیره.
دایی با سردرگمی پرسید:
- نمی فهمم چی می گی !
داستان شرط بندی رو برای دایی مو به مو تعریف کردم وقتی تعریفم تموم شد دایی با عصبانیت از روی صندلی بلند شد :
- جدا که خیلی احمقی . دِ آخه دختر، آدم سر همچین چیزی شرط می بنده ؟جدا که احمقی حالا می خوای چه غلطی کنی ؟
- چه جالب دایی تو هم مثل آنا با هام برخورد کردی اون دقیقا مثل تو کلی فحش بارم کرد .
دوباره با شنیدن اسم آنا قیافش تو هم رفت :
- میشه ازت خواهش کنم دیگه اسمشو جلوی من نیاری؟
- فکر می کردم فراموشش کردی !
- آره فراموشش کردم، چند ساله فراموشش کردم . حالا این حرفا رو ول کن تو می خوای چیکار کنی ؟
- خب راستش تا قبل از اومدن شما می خواستم بهش جواب مثبت بدم ولی الان میبینم نمی تونم . حق با شماست من خوردش کردم ولی نمی تونم تحمل کنم بخواد ازم انتقام بگیره (چند لحظه ای مکث کردم و بعدش دلمو به دریا زدم)از کارخونه می گذرم .
- بعدش می خوای چیکار کنی ؟ مگه چقدر پس انداز داری؟
- بالاخره شاید یه جایی استخدامم کنن!
- با این مدرکی که تو داری من چشمم آب نمی خوره جایی استخدامت کنن .
romangram.com | @romangram_com