#احساس_من_پارت_75

- کجا سرتو انداختی پایین داری میری ؟

- چرا دست از سرم بر نمی داری؟

- تو منو دوست داری، مگه نه؟

- نه، من تنها حسی که بهت دارم تنفره ،می فهمی تنفر. تو 1 سال از بهترین سال های زندگی منو خراب کردی .بابا دوست داشتن که اجباری نیست !

دستی تو موهاش کشید .

- به خاطر آرتینه، نگو هنوز دوستش داری که خندم می گیره!

-نه، مطمئن باش من همون قدری که از تو متنفرم از خان داداشتم متنفرم . حالا برو کنار می خوام رد شم .

- داری دروغ می گی تو هم از من خوشت میاد مطئنم.

پوزخند زدم

- ببیین سعی کن بفهمی من... ازت... متنفرم. می فهمی ،متنفر .

- مهم نیست از الان به بعد تمرین کن دوستم داشته باشی.

- دیوونه شدی، نه!؟

- آره از دست تو، از دست کارات ،از دست کلاف سردرگم احساساتت دارم دیوونه می شم . تو تکلیفت با خودتم معلوم نیست .

- چرا درباره تو تکلیفم با خودم معلومه. من ازت متنفرم می فهی متنفر .حالا هم دارم روزشماری می کنم تا زودتر این مسخره بازیات تموم شه و برگردم و طلاق بگیرم.

- اگه نخوام طلاقت بدم چی؟

با عصبانیت گفتم : لعنتی قرارمون این نبود !

- از حالا به بعد هست!

- چه تو بخوای چه نخوای من ازت جدا می شم.

romangram.com | @romangram_com