#احساس_من_پارت_101

- آرسان ...

می خواستم چیزی بهش بگم ،سرش داد بزنم ،دلم می خواست تلافی کارشو سرش در بیارم ولی نتونستم رومو ازش برگردوندم و در ماشینو باز کردم و نشستم. هنوز خودشم گیج بود اما یهو به خودش اومد تا من خواستم پامو روی گاز بذارم اومد و در ماشینو باز کرد و کنارم نشست .

- برو بیرون .

جوابی نداد.

- مگه کری؟ نمی شنوی گمشو بیرون وحشی .

- معذرت می خوام دست خودم نبود به خدا نمی خواستم....

- نمی خوام هیچی بشنوم، هیچی. فقط برو بیرون .

- تو منو عصبی کردی .

- برو بیرون

- راه بیفت

- تو گورتو گم کن من راه می افتم .

- بی انصاف اگه جای من بودی عصبی نمی شدی ؟زنت وایسه جلوت زل بزنه تو چشمات بگه یکی دیگه رو دوست داره ؟!

شمرده شمرده گفتم:

-من زن تو نیستم، می فهمی نیستم. بهتره اینو تو کله ات فرو کنی!

- -چیه دوباره چشمت به آرتین خورد فیلت یاد هندوستون کرد ؟!

- به جنابعالی هیچ ارتباطی نداره !

- ببین تو زن منی و همه کارات به من ربط داره سعی کن این مسئله حالیت شه !

- تو هم سعی کن این مسئله حالیت شه که من زنت نیستم که من ... که من ... ازت بدم می یاد، هیچ علاقه ای بهت....

romangram.com | @romangram_com