#احساس_من_معلول_نیست_پارت_102
مهشید گلگون دسته گل رو گرفت و گفت :
-خوش اومدین !
نریمان روی اولین مبل نشست و گفت :
-چه خونه ی شیک و تر و تمیزی ! خیلی قشنگ ارایشش کردی ! آدم دلش می خواد فقط نگاش کنه !
مهشید که از تعریفای نرمیان حسابی ذوق زده شده بود ، با لبخند نریمان کش گفت :
-ممنون از تعریفتون ! خوشحالم خوشتون اومده !
نریمان از رو مبل بلند شد و به سمت مهشید رفت و در یک قدمی اون ایستاد و نگاهش رو دوخت به چشمای مضطرب و متعجب مهشبد و گفت :
-من یه نفرم ! من جمع صدا نکن ! وقتی خانم خونه ام شدی اون وقت با هم ما می شیم !
مهشید سرش رو انداخت پایین . نریمان با نوک انگشت اشاره اش چونه ی مهشید رو گرفت و سرش رو بالا اورد و گفت :
-نبینم مهشید خانم خجالت بکشه ها !
نگاه نریمان بین چشمها و لبهای مهشید تو نوسان بود . مهشید زن بود . بی تجربه هم نبود . فهمید منظور نریمان چیه . چونه اش رو با یه حرکت آروم از دست نریمان کشید بیرون و سریع رفت سمت اشپزخونه و گفت :
-الان چایی می یارم !
نریمان لبخندی به زرنگیش زد و گفت :
-باشه !
بعد هم در حالی که دستاش رو پشتش گره کرده بود مشغول تماشای نقاشیهای کوچیک و بزرگ آویزون شده به دیوار شد. تا اینکه رسید به همون تابلویی که هنگامه از روی اون ، بیماری مهشید رو حدس زده بود . جلوی تابلو توقف کرد . تابلویی که به نظر پیروز که یه مرد عادی بود مخوف به نظر می رسید و هنرمند نقاقش به زعم اون لابد یه فرد روانی ، حالا در نظر نریمانی که مبتلا به مازوخیسم بود درست مثل یه فیلم پ.و.ر.ن عمل می کرد . احساسات مردانه اش عجیب تحت تاثیر قرار گرفته بود . به خصوص که حالا زنی که تو نقاشی بود ، حی و حاضر کنارش بود . همین که برگشت سمت اشپزخونه ، مهشید رو دید که سینی بدست ایستاده و داره اون و عکس العملش رو عمیقاً رصد می کنه !
نریمان نفس پر صدایی بیرون داد و در حالی که سعی می کرد جلوی احساسش رو بگیره و عادی برخورد کنه گفت :
-تصویر فوق العاده ایه !
مهشید لبخند کم جونی زد و گفت :
-بفرمایید بنشینید.
نریمان به سمت مهشید رفت و درست سینه به سینه اش ایستاد . یه چایی ازتو سینی برداشت . سرش رو به سمت صورت مهشید خم کرد و گفت :
-یکی عین همینو برام می کشی که به جای اون مرد ، تصویر من باشه ؟
مهشید به وضوح رنگش پریده بود ! می تونست به راحتی تغییرات هورمون های بدن نریمان رو از روی چشمای مخمورش حدس بزنه ! در حالی که اب دهنش رو قورت می داد گفت :
romangram.com | @romangram_com