#احساس_اشتباهی_پارت_83

چی چرا به من نگفته براش خواستگار اومده.
39
خندیدم ِاه دیدی دیدی بعد به من میگه عشق کیلو چنده
بی توجه به من گفت : اون خواستگار کیه
من فقط می خواستم از زیر زبونت حرف بکشم که موفق هم شدم.
یعنی تو همه حرف هات الکی بود؟
شونه ای بالا انداختم نه من فقط از زیر زبون یه عاشق حرف
کشیدم همین .
سامان خیز برداشت طرفم که جیغ زدم و پریدم پشت مبل
سامان نیایا بیای می رم زیر آبت و پیش بقیه می‌زنم از من گفتن بود.
سامان خنده اش گرفته بود 1 6
دختره ای بی شعور .
جغله ات بی شعور پرو.
اوووی به همسر آینده من چیزی نگی ها
خودتون یه روز عاشق میشی می فهمی
خنده از روی لب هام رفت ، لب زدم شاید.
چیزی شده ساینی ؟
نه ببینم تو چطور عاشق هیوا شدی به تفاوت سنیتون فکر کردی.
عشق که چطور شد و نشد نمیشناسه یهو می‌بینی دل دادی رفت
منم به خودم که اومد دیدم ای داد بیداد یه دل نه صد دل عاشق هیوا
شدم.
خیلی خوشحالم کی بریم خواستگاری آقا داداش.
می ریم به زودی.
مامان اینا کجان؟
خونه عمو گفت اومدی بری اونجا.

romangram.com | @romangram_com