#احساس_اشتباهی_پارت_79
کرایه رو حساب کردم و وارد داروخانه شدم
از شانس گل و بلبلم تو شکم شایسته رفتم
قبل از اینکه پرت بشم توبغلش رو پاشنه پا ایستادم 1 0
_به به خانوم نستو از اینورا
راه گم کردید
میفرمودید فرش قرمز پهن میکردیم
_ببخشید
دادی زد
_یعنی چی خانوم؟؟
این چه موقعه ی سرکار اومدنه؟؟
اگه میخواین اینجوری بیاین بگین تا ما هم بدونیم تکلیفمون رو
_گفتم که ببخشید خواب موندم..
شما خواب نمیمونید؟؟
نگاهی بهم انداخت
صداش و آورد پایین و گفت:
_چشم بادومی هم بهت میادا
یهو چشم هام گرد شد
و نگاهی بهش انداختم
دستی به کتش کشید
_دفعه آخرتون باشه و از کنارم رد شد
شونه ای بالا انداختم 1 1
مردک دیوانست
وسایلام رو تو اتاق گذاشتم
روپوش سفیدم و پوشیدم و رفتم پشت صندوق
تا دیر وقت سرموو شلوغ بود
romangram.com | @romangram_com