#احساس_اشتباهی_پارت_125
لبخند دندون نمایی زدم بگوبگو
+گمشو سر سفره
همه دور سفره نشستیم
_هلی خانوم بگما این غذا دست پخته منه
+ اره مواظب باش نمیری
نگاهی به پرهام انداختم
_افتخاریه دست پخت منو خوردن
_پس چه افتخاری نصیبم شده 7 4
گوشیشو از جیبش درآورد یهو ،دستشو انداخت دور گردنم و کشیدم سمته
خودش
_آی گردنم شکست داری چیکار میکنی؟
_میخوام عکس یادگاری بگیرم و به افتخاراتم اضافه کنم
رهام و هلنا باهم خندیدن ،بزور سلفی گرفت
دستی به گردنم کشیدم
_واقعا تو از رهام بزرگتری؟
+ اوووم میدونم خوشتیب تر و جونترم ،همه دوست دخترام میگن
_نوشابه باز کنم؟
+ نه پیپسی بهتره
_عجب
عزیز _ وای سرم و بررررردین بسه دیگه شما دوتا دیگه نبینم هم زمان با
هم اینجا بیاین
_واااااه عزیز به من چه تقصیر اینه
+ این اسم دارهااا
هلنا با خنده گفت : وااااای یعنی از ظهر تا حالا خسته نشدین؟؟؟
قاشقم و پرکردم و گذاشتم دهنم
romangram.com | @romangram_com