#دوست_دخترم_میشی_پارت_6

-هیچی. می گذرونیم دیگه، دانشگاهم که امسال تموم کردم دیگه نمی خوام ادامه بدم.

-اهان. پس خوبه.

-چی خوبه؟؟ این که دیگه نمی خوام ادامه بدم؟؟؟

-نه بابا ادامه که میدادی بهتر میشد اما دیگه خواسته ی خودته دیگه. خوبه که تموم کردی راحت شدی.

-اره راست میگی خودمم فکر می کنم اگه ادامه می دادم بهتر می شد اما می دونی دیگه من خیلی رشتمو دوست نداشتم و الانم می خوام که نقاشی ادامه بدم..

-اره خوب کاری می کنی امیدوارم که موفق شی.

-مرسی.

بعد از این که یکم در مورد درسای منم صحبت کردیم منم دیگه موضوعی پیدا نکردمو ساکت نشستم..

کلا همینجوری بودم من هیچ وقت زیاد با کسی صمیمی نبودم صمیمی ترین دوستم همون بهار بود.

بعد از اینکه مهمونا رفتن از بس خسته بودم سرم به بالش نرسیده خوابم برد.

دو روز بعد

با صدای الارم گوشیم از فکر اومدم بیرون و قطعش کردم ؛ ساعت 8 صبحه و من ساعت 9 تو دانشگاه کلاس دارم .


romangram.com | @romangram_com