#دنیای_راز_مینا_پارت_21
-ای بابا شما که هنوز آماده نشدین! بلند شید باید ربع ساعت دیگه همه تو لابی باشیم.
جسیکارو از خواب بیدار کردم. خودم اماده بودم. نه رژم پاک شده بود و نه خط چشمم، لباسم هم که عوض نکرده بودم. جسیکا موهاش رو دم اسبی بست و رژگونه زد و گفت:
-بریم!
همگی رفتیم توی لابی. استاد حاضر بود، همه رو چک کرد و گفت:
-وقتی به اونجا رسیدیم از هم جدا نشین و از هر مکانی که میریم باید گزارش بنویسین.
بعدم به سمت خروجی هتل حرکت کرد.
جسیکا:رُز گزارش رو تو بنویس باشه؟
-هرکی واسه خودش مینویسه!
-یه بار من یه بار تو!
-راجع بهش فکر میکنم.
گوشیم زنگ خورد و جواب دادم.
خاله:نگفتم رسیدی خبر بده؟!
-سلام!
-علیک سلام، من میدونم تا تو بخوای بیای من دق میکنم!
romangram.com | @romangram_com