#دنیای_عسلی_رنگ_من_پارت_68
+جیغ نزنیاا!
سرموبالا پایین کردم اروم دستشو برداشت.
+خوب حالا حرف بزن
-خوب راستش اومدم لباسمو عوض کنم مث اینکه اشتباهی اومدم تو اتاق جنابعالی.معذرت
+واسه چی بایکی از خدمتکارا نیومدی؟
ایـــــشششش بوزینه میخواست بگه ماخدمتکار داریم.پپپرووو انگارمانداریم😒😒
-ژیلا جون کارداشت گفت خودم برو منم اومدم.اشکالی داره به نظرت؟
+نه بیا یه اتاق بهت نشون بدم
بعدم دروباز کردو رفت.نفسموکه ازون موقع حبس کرده بودم دادم بیرون.
پوووووووووووفــــــــــــــــــــــــــــ وااای
رفتم بیرون.دنبالش دریکی ازاتاقا روبازکردو گفت:
+اینجا میتونی لباساتو عوض کنی.من دیگه باید برم
-باشه ممنون
بعدم رفتم تو ودروبستم.دکوراتاق سفیدمشکی بود و چیز خاصی هم نداشت.پالتو روسریمو دراوردم.موهامم باز کردم خوب خداروشکر فرش خراب نشده بود.رژمو تجدیدکردم کیفمو برداشتمو رفتم بیرون.
romangram.com | @romangram_com