رمان دنیای عسلی رنگ من

#دنیای_عسلی_رنگ_من_پارت_62

+نه!فقط با قیمت که مشکلی ندارین؟
-نه!هرچه قدرکه باشه مهم نیس.
+باشه الان میارم خدمتتون
پسره ازین چشم چرونای عووضی هیــز نبود خیلی هم محترمانه رفتارکرد.خوشماان امد!!رفت و بعد بایه جعبه تو دستش برگشت.یه جعبه مخمل ابی که دورش یه ربان باریک ابی کمرنگ میخورد.اومدوجعبه روبازکرد.یه سااعت خییلی خوشگل ۳موتوره!یه بندنقره ای اهنی داشت و دورخود ساعتم نگینای کوچولوداشت.عدد۱۲،۶،۳،۹ روهم باخط لاتین به طرززیبایی نوشته بود.صفحه بزرگی داشت.داخلشم نگین داشت.زیرنورپردازی های داخل مغازه که خیلی برق میزد زیر نورشب چه شــــود!!!!!!سانارگزم ازساعت خوشش اومدو گفت که همونوبردارم.منم چون گفته بودم قیمتش واسم مهم نیس خیییلی شیک و مجلسی ۴تومن پول ناقابل فقط پول ساعت دادم.البته منظورم از ۴تومن همون ۴میلیــــــــــــون تومن خودمونه هاا.کوفتش بشه اون پسری که من این همه پوول حرومش کردم.تویه لحظه دهنم از قیمت ساعت بازموندولی خیلی زود فک و لب و لوچه روجمع کردمو کارت کشیدمـ.البته که توخونواده ما به ۴ میلیون میگن پول خورده.ینی تا این حدپولداربودیماااا(زر میزنم زیاد جدی نگیرین حالم خوش نیســــــــت هنوز توکف ساعته ام!!!!)ساعتای دستمون کم کمــــش یه میلیونه ولی خداییش این اولین باره دارم واسه یه پسرغریبه کادو میگیرم اونم چـــــــے!چهار میلیـــــــــون تومنــــــــــــــــــے😫
پسره ساعتو گذاشت تو یه جعبه وداد دستم.ازمغازه اومدیم بیرونو رفتیم به طرف ماشینم.
+ینی واقعا الی من به داشتن دوستی مثل تو افتخــــار میکنم.بیا ماچــــــــت کنم عززززززیزززززم😅😘😘😘
-ایییش چرا؟
+باباتوالان دقت کردی که ۴میلیـــــون تومن پول کادو واسه کسی دادی که حتی تاحالا ندیدیش؟؟
-خوب چاره ای نداشتم دیگه گفته بودم پولش م

هم نیست!!
+اینم حرفیه.خوب تمومه؟
-اره دیگه بریم.توخودت چیزی نمیخواستی؟
+نه بریم -اوکی

romangram.com | @romangram_com