#دختری_که_من_باشم_پارت_91


من:بسه بسه من اگه میخواستم گول یکی مثه تورو بخورم خیلی وقت پیش میخوردم. حالا گوشتو بده من ببین چی میگم . یه سوالی ازت میپرسم درست و راست جوابمو میدی و اگر نه بلایی سرت میارم که خودتم نفهمید از کجا خوردی!

_:چیزی شده؟

من:اره شده! تو بابت خبر بردن از خونه من واسه امیر پول می گرفتی؟

ساکت شد.

من:چی شد؟!

_:نه!

از لحنش معلوم بود دروغ میگه!

با حرص گفتم:گفتم راستشو بگو!

_:باور کن نمیدونم از چی حرف میزنی!

با عصبانیت گفتم:پس 800 تومن واسه چی از امیر گرفته بودی؟

از دهنش پرید:اولا هشتصد نه و پونصد بعدم...

حرفشو خورد فهمید سوتی داده گفتم:بعدم چی؟

_:تورو خدا مهران نپرس اگه امیر بفهمه منو میکشه!

من:مطمئن باش اگه حرف نزنی خودم اول میکشمت!

_:باشه میگم!فقط قول بده امیرچیزی نفهمه!

من:نمیفهمه!

صدای پسره بلند شد:مهسا!

_:الان میام دو دقیقه صبر کن عزیزم.

صداشو اورد پایین و گفت:بهم گفته بود باید همه چیزو بهش بگم و نذارم دختری بهت نزدیک شه!

من:چند وقت؟

_:چی؟

من:چند وقت بود اینو بهت گفته بود؟

_:از همون روز اول!

باز صدای نکره مرده بلند شد:میای یا من بیام؟

من:برو دیگه!

_:ببخشید عزیزم!

من:فکر نکن خبریه زنگ زدم اینو بپرسم .خدافظ !

گوشی رو قطع کردم اصلا سر در نمی اوردم چه خبره؟!






romangram.com | @romangram_com