#دختری_که_من_باشم_پارت_90

رفتم تو اتاقم دراز کشیدم رو تخت و شماره ثمیین رو گرفتم . خیلی زنگ خود تا جواب بده.

_:الو؟

صداش خوابالود بود به ساعت مچی رو دستم نگاه کردم تازه یازده و نیم بود.گفتم:پولتو میری از همون کسی میگیری که براش خبر بردی دیگه هم خونه من نمیای!فهمیدی؟

_:مهران من....

من:حرف نباشه بیخود خودتو توجیه نکن یه ریال پولم نمیتونی از من بگیری

_:امیر مجبورم کرد بگم اون دختره رو دیدم

من:امیر از کجا خبر داشت اصلا دختری پیش من زندگی میکنه یا نه؟!

_:باور کن من خبر ندارم فقط از روز اولی که اومدم بهم گفت....

ادامه حرفشو نزد. با تعجب گفتم:چی گفت؟

_:هیچی ولی باور کن من سر خود حرفی نزدم.

من:گفتم چی گفت؟

ساکت شد. با صدای بلندی گفتم:میگی یا نه؟

_:باشه ... باشه اروم باش میگم!فقط تورو خدا بهش نگو از من شنیدی.

من:د یالا بگو ببینم چی گفته!

_:روز اول بهم گفت وقتی میام خونت حواسم به تلفنا و رفت و امدات باشه اگه دختری رو دیدم بهش بگم!

من:چی گفتی؟

_:واسه این کارم 800 تومن بهم داد.

من:یعنی تورو فرستاده چاسوسی منو بکنی؟اون چرا باید کارای منو کنترل کنه؟

_:به خدا من از چیزی خبر ندارم فقط خبرایی که میخواست براش می بردم!

با لحن تهدید امیزی گفتم:یه کلمه هم با کسی درباره این تماس حرف نمیزنی فهمیدی؟

_:اگه بگم سر خودم میره! مطمئن باش نمیگم!

من:ولی به هر حال من بهت پولی نمیدم! تا یاد بگیری خ*ی*ا*ن*ت کار نباشی!

همین که خواست جوابمو بده گوشی رو قطع کردم.

با عصبانیت شماره امیرو گرفتم ولی قبل از این که زنگ بخوره پشیمون شدم. باید میفهمیدم چرا واسه من بپا گذاشته! رابطه داشتن من با یه دختر چه فرقی برای اون داشت؟یعنی به خاطر این بود که منو از دست نده؟نه صد تا بهتر از من مشتریش بودن تازه اینقدر واسش نمی صرفم که بخواد 800 هزار تومن بابتش بده!

باید می فهمیدم فقط از ثمین اینو خواسته یا به همه گفته.

تو بلاک لیستمو باز کردم شماره مهسا رو از توش پیدا کردم و بهش زنگ زدم هنوز یه زنگ نخورده بود که جواب داد:الو؟مهران عشقم خودتی؟

پوفی کردم و گفتم:خودمم!

_:میدونستم دلت برام تنگ میشه عزیزم وای نمیدونی من چی کشیدم!

همون لحظه صدای مردی پیچید تو گوشی:با کی حرف میزنی؟بیا دیگه!

پوزخندی زدم و گفتم:اخی !چقدر زجر کشیدی!

من منی کرد و گفت:اخه...من...

romangram.com | @romangram_com