#دختری_که_من_باشم_پارت_25


_:چرا هست!لطفا با من اینقد تعارف نکن!

اون یکی پلاستیکو هم ازش گرفتمو و گفتم:بیا تو با هم بخوریم

همون موقع صدای امیر رو شنیدم:به به سلام شازده!



یه نگاه بهش انداختم دستاش تو جیبش بود با فاصله کمی از آوا با یه دختر قد بلند ایستاده بود. دختره موهای ش*ر*ا*بیشو از شالش ریخته بود بیرون ارایش غلیظی هم کرده بود یه مانتوی تنگ و کوتاه با کفش پاشه بلند هم پوشیده بود و بهم لبخند میزد.

سرممو به علامت سلام تکون دادم به آوا نگاه کردم داشت دختره رو با چشاش اسکن میکرد.

دلم نمیخواست تو این شرایط منو ببینه! ازش خجالت میکشیدم شاید تنها کسی بود که ازش خجالت میکشیدم.

امیر اشاره ای به پلاستیک غذا کرد و گفت:هنوز شامتو نخوردی؟

بعد یه نگاه به ساعتش کرد. آوا دستاشو گذاشت پشتشو چند قدم رفت عقب.

چشم غره ای به امیر رفتم و گفتم:برین تو!

امیر گفت:نه دیگه من میرم فقط اومدم ثمینو برسونم!

اه حالا اگه نمیگفتم عین گاو سرشو مینداخت پایین و میرفت تو!به ثمین اشاره کرد اومد داخل آوا با بیخیالی داشت نگاهم میکرد بیخیالی که منو از خجالت اب میکرد

امیر رفت سمت آوا و گفت:بچه جون چند ساله؟

آوا صداشو کلفت کرد و گفت:18!

خندم گرفت یه نفس عمیق کشیدم ثمین اومد واستاد رو به روم اخمی کردمو و گفتم:برو تو!

پشت چشمی نازک کرد و رفت!

امیر چونه آوا رو گرفت بالا و یه ذره نگاهش کرد و گفت:من به یه پسر جوون نیاز دارم میخوای واسه من کار کنی!

آوا دستشو پس زد و گفت:نه من خودم کار دارم! میبینی که!

امیر زل زد تو چشاشو گفت:پول خوبی بهت میدم!

آوا با حرص گفت:ولم کن آقا جون!

امیر ولش کرد و رو به من کرد و گفت:پسر خوشگلیه ها!مگه نه؟

به من چشمک زد سرمو تکون دادم و گفتم:چی کارش داری بچه مردمو!

خندید و رو کرد بهشو گفت:اگه دختر بودی همین جا ترتیبتو میدادم!

چشاشو ریز کرد و گفت:خواهر نداری؟

یه دفعه صدای سیلی پیچید تو کوچه!امیرو دیدم که یه طرف صورتشو گرفته

اوا یقشو چسبید و گفت:نشنیدم!

هم از حرف امیر عصبی شده بودم هم از کار آوا تعجب کرده بودم.

امیر که انتظار چنین عکس العملی رو نداشت با زور دست آوا رو پس زد و گفت:چته بابا؟بی جنبه

آوا باز یقشو گرفت و گفت:ببین آشغال این جور شغلا به درد ننه بابات میخوره!میخوای تو خواهرتو بیار من ترتیبشو بدم هان؟

بعد با تمام زورش امیرو حل داد عقب. فکر نمیکردم اینقد زور داشته باشه!


romangram.com | @romangram_com