#دختری_که_من_باشم_پارت_15
دنبالش رفتم دیدم دوستم فرنود که پزشک اورژانس بود ایستاده بالا سرش قبل از این که برسم بهش گفت:ببرینش بخش مراقبت های ویژه سریع بهش خون وصل کنید!
وقتی داشتن تختو جا به جا میکردن به پرستار گفت:همراه داشت؟
رفتم جلو و گفتم:منم!
سرشو سمتم چرخوند یه تای ابروشو داد بالا و گفت:با توئه؟
سرمو به علامت مثبت تکون دادم و گفتم:چی شد؟
پوزخندی زد و گفت:بهت نمیاد با اینجور ادمای خز و خیل بگردی!
اخمی کردمو و گفتم:پرسیدم حالش چطوره؟!
جدی شد و گفت:عفونتش سطحیه ولی خیلی خون ازش رفته سرما هم کار خودشو کرده وضعیتش الان زیاد خوب نیست ولی بالاخره سر حال میاد!چون تو باهاشی دیگه نمیخواد فرم بستری و اینا پر کنی خودت برو بالا سرش!
سرمو تکون دادم و گفتم:خوبه بردنش بخش مراقبت های ویژه؟
عینکشو رو صورتش جا به جا کرد و گفت:اره!
چشمکی زد و گفت:کجا پیداش کردی؟
گنگ نگاهش کردم.
شونه هاشو بالا انداخت و گفت:بهش میاد خلاف باشه تو خیابون پیداش کردی؟دردسر نشه واست ؟! این روزا دخترا هم تو باند قاچاق و دزدی زیادن!
اخمی کردمو و گفتم:دوستمه!
خندید و گفت:ا.. پس موضوع از این قراره مردیه واسه خودش!
با این حرفش زد زیر خنده .
چشم غره ای بهش رفتم و رفتم تو بخش!
داشتن میبردنش تو اتاق دنبالش رفتم یکی از پرستارا گفت:اقا لطفا بیرون بمونین!
زل زدم تو چشاش لبشو گزید و گفت:دکتر شمایین؟ببخشید نشناختم!مریض با شماست؟
سرمو به علامت مثبت تکون دادم و گفتم: شما کم و کسری براش نذارین .خودمم بهش رسیدگی میکنم!
چشمی گفت و رفت منم رفتم تو اتاق داشتن بهش خون تزریق میکردن نگاهش کردم بیهوش بود
علائم حیاتیشو چک کردم و از پرستار خواستم بره خودم نشستم بالای سرش!
ساعت 7 و نیم بود . من هنوز تو اتاق نشسته بودم ضربان قلب و فشارش عادی شده بود خطر از بیخ گوشش گذشته بود اگه نمیرفتم اونجا حتما میمرد!
تکیه دادم به صندلی شماره امیر رو گرفتم
جواب نمیداد تا اومدم قطع کنم صداشو شنیدم:جانم؟
صدای موسیقی و همهمه می اومد گفتم:کجایی؟
خندید و گفت:همون جایی که همیشه هستم نمیای؟
نیم نگاهی به اوا کردم و گفتم:نه دستم بنده !
ـ:دستت به کی بنده؟
با خنده گفتم: مریض دارم!ببین میخوام یکی دیگه رو واسم جور کنی!
romangram.com | @romangram_com