#دختر شیطون_پارت_14

درش اوردمو روشو نگا کردم .
اوه . چه دست خطی !!
- صبح بخیر مهمون ناخونده . از اونجایی که حدس میزدم تصمیمت چیه در حقت لطف کردم و به دختر عموم گفتم بیاد پیشت .همه چیو میدونه . فقط سعی کن مثل من باهاش رفتار نکنی فراریش بدی. ساعت دو میام خونه . فعلا .

الان چه حسی دارم ؟؟!. واقعا به نظرتون چه حسی میتونم داشته باشم ؟.
مثلا الان دوس داشتم با ناخونام چشاشو در بیارم ... یا مثلا برم تا میتونم گازش بگیرم.... !شایدم یه سوسک بندازم تو غذاش تا از صدای خرش خرش له شدنش زیر دندوناش لذت ببرم .
(من عمه ندارمااا گفته باشم !)
این دختر عموش دقیقا از چی خبر داره که من نداااارم ؟؟!!!¿. همینجوری داشتم غرغر میکردمو از پله ها پایین میرفتم که یه صدایی توجهمو جلب کرد . از سمت یه راهروی دیگه تقریبا نزدیک راه پله میومد که من نمیدونم به کجا میخورد !؟
اروم رفتم جلو تر تا صدا واضح شد .یه صدای ضریف دخترونه بود .
وای مامانم اینا ! چه صداش ناز داره.
اونوقت به من میگن صدات نازکه !
سعی کردم چرت و پرت نبافم و قشنگ گوش وایسادم .
-وای. آرسام من چی میگم تو چی میگی ¿¡. بابا زن عمو میفهمه ناراحت میشه . بچه که نیست .
-.....
- نه بابا . بیچاره اصلا هنوز منو ندیده . چی میگی واسه خودت ؟
دیدم بحث سر منه گفتم اعلام وجود کنم بهتره . اروم نزدیک تر شدم تا دیدم بله . اینم اشپزخونست .به جون ارسام اصلا حوصله ی توصیف ندارم . خودتون بچینیدش دیگه.
فقط قربانتون ظرفاش نشکنه یه وقت جهیزیه آرسام جون ناقص نشه.
یه دختره‌ قد بلند هم پشتش به من بود و کنار پنجره بزرگ ایستاده بودو تند تند حرف میزد .کلا همه پنجره های این خونه بزرگ بودن .
تک سرفه ای کردم که تند برگشت سمتم و اول یکم با تعجب نگام کرد و کم کم لبخند ناز زد و به ارسام گفت :
- ارسام بعدا زنگ میزنم . فعلا
با شادی اومد طرفم.منم ناخوداگاه لبخند زدم
- سلام .
- سلام عزیزم . وای توچه نازی.خوبی؟
با خنده دستشو که سمتم گرفته بود فشردم
- مرسی. تو باید دختر عموی این پسر بداخلاقه باشی نه ؟
بلند خندید .
-نه خوشم اومد شیطونم هستی .اره دختر عموی همین ارسامه بد اخلاقم .اسمم ترلانه .خوشحالم از اشناییت .
ازش خوشم اومد . معلوم بود دختر خوبیه .
- منم همینطور.اسمم نفسه.البته فکر کنم پسر عموت گفته بهت .
چشمک زد و دستمو کشید تا از اشپزخونه خارج شیم
- اون که بله . عروس خانوم .
ولی خدایی وقتی ارسام بهم گفت فک کردم داره سربه سرم میزاره .
خدایی در رفتی ؟؟.

@romangram_com