#دختر_ماه_پارت_91
مت:نه دیوونه...من جسمشون رو همین اطراف حس کردم ولی نمیدونم کجا هستن!!
_مت ینی میشه توو همون آزمایشگاهی باشن که اینجاس؟؟
مت:اره چرا که نشه
_خب چجوری ما باید بریم داخل آزمایشگاه؟؟
مت:ببین سوین من میتونم واسه چن ثانیه لایه های اجری دیوار رو نامرئی کنم تا اونطرف دیوار دیده بشه...باید خیلی سریع نگاه کنی ببینی جای اون دندونی که گفتی میتونی بین این اجر ها ببینی یا نه
_باش
مت رفت سمت یه دیوار و دستش رو گذاشت اونجا بعد چن ثانیه دیوارا نامرئی شدن و پشت اون ها نمایان شد...شگفت زده بودم ولی الان وقت حیرت و تعجب نبود ...سریع همه جا رو نگاه کردم که همونجایی که مت وایستاده بود یه راهرو دیدم دوییدم اونطرف که همه چی به حالت عادی برگشت و مت افتاد رو زمین... سریع رفتم سمت مت
_مت چیشدت؟؟حالت خوبه؟
مت:اره خوبم فقط این جادو رو چون تازه یاد گرفتم واسه استفاده ازش انرژی زیادی از دست میدم...
_ وای متاسفم چرا بهم نگفتی ضعیفت میکنه
مت :خوبم سوین جان باور کن
_مطمئنی؟
مت:اره
_باش..
romangram.com | @romangram_com