#دختر_ماه_پارت_77
_کدومکار؟
مت:اون که دستتو بوسیدم..
_کارت درست نبود...ولی چرا ساشا باید ناراحت بشه؟
مت:چون اون...
با باز شدن در حرفش نصفه موند....برگشتم به در نگاه کردم ساشا رو با قیافه ناراحت و بهم ریخته جلوی در دیدم....
اومد داخل و رو به مت گفت میشه ما رو تنها بزاری..
من که بهش محل ندادم و سرمو گذاشتم رو زانوهام..
مت:البته چرا نشه ؟
و بلند شد و از اتاق رفت بیرون...
ساشا اومد کنارم نشست و خیره شد بهم..برگشتم بهش نگاه کردم و گفتم چیه ادم ندیدی؟؟
بعد تموم شدن حرفم یدفعه ساشا منو محکم کشید توو بغلش و فشارم داد...
نمیتونستم عکس العملی نشون بدم چون از تعجبِ زیاد انجام هر حرکتی برام غیرممکن بود....
بعد چن مین بالاخره منو از آغوشش جدا کرد ولی من هنوزم مات بودم و با چشمای گرد شده ساشا رو نگاه میکردم...
ساشا:سوین میدونم حرکتم خیلی غیر منتظره بود ولی باور کن دیگه نمیتونستم تحمل کنم...
romangram.com | @romangram_com