#دختر_ماه_پارت_74
پری:چون مت اومده
_مت؟مت کیه دیگه؟؟
پری :همون پسری که قرار بود بیاد کمکت کنه
_اها باشه الان میام..
گوشیو قطع کردم و لبخندی زدم ...خداروشکر بعد این همه ناامیدی یه امیدی هم پیدا شد..خوبه مت اومد و حداقل میتونم با کمک اون خوده واقعیمو بهتر بشناسم...
با لیا خدافظی کردم و به سمت خونه رفتم...
وارد خونه که شدم بچه پری و آرزو رو مبل نشسته بودن و فیلم میدیدن..
_سلام
آرزو:سلام ..اومدی
پری:نه هنوز تو راهه
آرزو:هرهر بانمک
پری خواست جوابشو بده که گفتم
_دعوا نکنین..
romangram.com | @romangram_com