#دختر_فوتبالیست_پارت_45


محبي-خودت زنگ زدي

حالا اين شهاب خود شيرين رو نگا.حتما مثه اين خاله زنکا زنگ زده گفته محبي جون فلج شدم.اه اه اه

من-منکه چيزي يادم نمياد....شايد کاره اون خواهر سرتقم بوده

محبي-مگه خواهرت چند سالشه

من-16

محبي-واقعا بايد رو تربيت اين بچه بيشتر وقت بذارين.برو شهاب جان يه دوش بگير.برو که حسابي خسته شدي

من-باشه...با اجازتون

تمام اتاق رو بوي عرق من برداشته بود.طفلي حتما الان از اتاق فار ميکنه.تو رو خدا نگا خودم به خودم فوحش ميدم.فکر کن!!!

رفتم تو اتاقم.کسري داشت به لپ تاپش ور ميرفت.

من-سلام

کسري-سلام

رفتم رو تختم نشستم و با گوشيم بازي کردم.بعد از 5 دقيقه کسري شروع کرد به فين فين کردن.بعدش اروم گفت:شهاب بعد از تمرينت حمام نرفتي؟


romangram.com | @romangram_com