#دختر_بوکسور_پارت_88

آرتا _ نیس که دفعه اولته واسه این ناراحتی

وای نکنه صبح بیدار بود و دیده که داشتم دیدش میزدم

_ منظورت چیه ؟

آرتا _ هیچی بیا خودتو گرم کن تا شروع کنیم زود باش

_ نه زود باش بپوش

چشام هنوز بسته بود احساس کردم که اومد و رو به روم وایساد

آرتا _ بهتره بهونه نگیری و تمرینتو انجام بدی ..منم نمیتونم با بلیز تمرین کنم پس گیر بیخود نده چون اصلا اهمیت نمیدم

بهونه کجا بود ..من نگات کنم حواسم پرت میشه ..بچه پروو

_ خوبه منم لباسمو در بیارم بگم منم نمیتونم با لباس ورزش کنم؟

آرتا _ راحت باش کسی جلوتو نگرفته

_پرو

همین که چشامو باز کردم هر دو چشمم قفل شد رو سینه ی ستبرش وای چه هیکلی داره این لامسب هلو بپر تو گلو .با هزار زور و زحمت چشامو از اون هیکل بینقص گرفتمو زل زدم بهش

همین که دید دارم نگاش میکنم یه نیشخند زد و رفت که بدوئه .

ای خاک تو سرم که بلد نیستم جلو چش چرونییه خودمو بگیرم.


romangram.com | @romangram_com