#دختر_بوکسور_پارت_87

آرتا _ چی شد کوچولو ؟

_ کوچولو باباته

یهو رم کرد با دستش یقمو چسپید خیلی ترسیدم

آرتا _ بهتره خودت احترام خودتو نگه داری ..وگرنه بدجور حالتو میگیرم ..فهمیدی ؟

با سر گفتم باشه که یقمو ول کرد .بعد هم چرخید و از اتاق بیرون رفت

آرتا _ سریع بیا پائین واسه تمرین من وقت ندارم که واسه تو حدر بدم

_ نیست که خیلی کار داری واسه همین

آرتا _ اونش دیگه به تو مربوط نیست تو به کار خودت برس

دنبالش راه افتادم و رفتیم طبقه پائین ..به سمت سالن بدنسازی رفت آخه اونجا یه کیسه بکس ه بود و میشد که باهاش تمرین کرد ..

همین که رفت داخل بلوزی که برش بود و از بدنش در آورد و پرت کرد رو یکی از دستگاها

سریع هر دوتا چشمم و بستم

_ این چه کاریه ؟ زود باش بلیزتو بپوش

آرتا _ من راحتم

_ به من چه من ناراحتم


romangram.com | @romangram_com