#دختر_بوکسور_پارت_76

خب اگه بروش نمیاره چرا من بروم بیارم . اگه اون پرو هست چرا من نباشم ؟ بخاطر همین منم خودمو زدم به کوچه حسن گراز و اصلا بروم نیاوردم که زشته بیریختی هم اینجا هست

ونداد _ خب آرتا من دیگه دارم میرم .. فقط این وروجک رو به تو میسپارم ..خودت که میدونی دیگه

این چیو میدونه ؟ بگین منم بدونم ..چرا این باید بدونه من ندونم ؟ یعنی چی ؟ مسئولین رسیدگی کنن ..این چه وضعشه

آرتا _باشه برو با خیال راحت .. این رو هم بسپرش به من صحیح و سالم تحویلت میدم

بعد به من نگاه کرد و یه نیشخند زد .. ای الهی بری دریا کوسه ها حسابتو برسن ..ای الهی وقتی داری فرم میزنی بیفتی ضایع شی ..ای الهی بیریخت شی بیشرف .. به من میگی این .. این به درخت میگن ..مگه من درختم بی تربیت

البته اینا رو همشو تو دلم گفتما آخه جرعت نداشدم بلند بگم که عین این اژدها دو کله ها میمونه .. میترسم یه چی بگم بزنه دک و پوزمو بیاره پائیین

وندی با دستش یکی آروم زد رو شونش

ونداد _ میدونم میشناسمت رفیق .. خب من دیگه برم

بعد از خداحافظی کردن با اون یارو به سمت من اومد و منو کشید تو بغلش ..

وندی _ عزیزم دختر خوبی باش و سعی کن همه تمریناتتو درست انجام بدی .. باشه

سرمو به علامت مثبت تکون دادم اونم منو یه کمی به خودش فشار داد و ازم جدا شد .. همین که از در رفت بیرون سریع عین جت پشتمو کردم به اون گولاخه و به سمت پله ها رفتم ..

همچین تند تند میرفتم که انگار بالا حلیم میدن .هنوز پام به پله ها نرسیده بود که صداش رفت رو نروم برک بر*ق*صه ..

آرتا _ کجا خانم کوچولو ..

_ قبرستون ..به تو چه ؟


romangram.com | @romangram_com